21ماهگیت مبارک

عسیسمممم این روزا هرروز هزاران بار خدارو بابت داشتن گلی مثل شما شکر میکنم....

عزیزم روز به روز شیرین تر میشی ..هرروز کارای جدید یاد میگیری

این ماه از فعلها بیشتر استفاده میکنی..کاملا منظور خودتو میرسونی....میای به من میگی مامانی پاشووووو

منم بهت میگم مامانی برا چی وشما شروع میکنی به زبون ریختن تا منو از جام بلند کنی تا به خواستت برسی

قربونت بشممممم خیلی دوستت دارمممممممممممم

رفتیم خونه دایی محسننن... وشما فقططط شیطونی میکنی چون خونه جدید بود وبرات نااشنا به همه چی

دست میزدی منم از ترس اینکه نکنه خدایی نکرده شیشه ای بشکنه وتو پات بره همش دنبالت بودم...دیگه

اخر شب من این شکلی بودم

اینجا هم یه روزی بود که با دوستت ادرینا جون وخاله میترا میخواستیم بریم بیرون...تا میگم نورا بیا عکس بندازم بدو بدو میری جلو کمدت می ایستیییی نمیدونم چرا

الهی قربون پاهای کوچولوت بشم...چند وقتیه پاهات حساسیت کرده ولابلای انگشتات پوست پوست

شده...رفتیم دکتر وبهت دارو دادن وگفتن با باند ببندم تا الودگی به پاهای کوچولوت نخوره ...انشا... زودی خوب بشی

کتونی های خاله رو پات کردی...کلا هر کسی کفش بخره نورا خانم باید کلی با اون کفشا راه بره